ارزیابی مستندات کلامی قاعده عدم خلو واقعه از حکم

نوع مقاله : پژوهشی (داوری عادی)

نویسندگان

1 استادیار دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، تهران، ایران.

2 دانش پژوه سطح چهار رشته فقه و اصول، حوزه علمیه قم، قم، ایران. (نویسنده مسئول) zanganeh.zave@gmail.com

10.22034/jrj.2025.70598.2926

چکیده

یکی از قواعد مشهور و پذیرفته‌شده نزد اصولیان، قاعدۀ «عدم خلوّ واقعه از حکم» است. براساس این قاعده، هیچ واقعه‌ای از حکم شرعی خالی نیست. حکم شرعی دارای سه مرتبه است: شأنیت، فعلیت و تنجّز. قاعدۀ عدم خلوّ در هر سه مرتبه قابل تصور است، با این حال، محل اصلی نزاع میان اصولیان، مرتبۀ نخستِ حکم، یعنی شأنیت آن است.
در علم اصول فقه، اصولیان با استناد به این قاعده، در موضوعات گوناگون به استدلال و استنباط می‌پردازند؛ با این‌ وجود، اغلب بدون بررسی تفصیلی ادلّه، این قاعده را به‌عنوان اصلی مشهور و پذیرفته‌شده فرض کرده‌اند و کمتر به تحلیل مبانی و ادلّۀ کلامی آن پرداخته‌اند.
قاعدۀ «عدم خلوّ واقعه از حکم» دارای پشتوانه‌هایی عقلی، قرآنی و روایی است. در این پژوهش، این قاعده از منظر مبانی کلامی و با روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
ازجمله مهم‌ترین مبانی کلامی این قاعده، علم و حکمت الهی است؛ بدین معنا که خداوند به همۀ وقایع عالم علم دارد و حکمت او اقتضا می‌کند که برای هدایت بشر، کامل‌ترین و جامع‌ترین نظام تشریعی را وضع کند.
مبنای دوم، جامعیت و خاتمیت دین اسلام است؛ بر این اساس، دینی که برای همیشه و همۀ انسان‌ها نازل شده، باید نسبت به تمام وقایع و امور زندگی، حکمی داشته باشد.
سومین مبنا، ابتنای احکام شرعی بر مصالح و مفاسد و بر حسن و قبح عقلی است. به این معنا که عقل توانایی کشف حسن و قبح و نیز مصالح و مفاسد را دارد و چون حکم عقل با حکم شرع ملازم است، هر جا که عقل حکمی داشته باشد، شریعت نیز باید حکمی مقرر کرده باشد.
با این حال، همان‌گونه که در این پژوهش نشان داده خواهد شد، هر یک از این مبانی کلامی با اشکالات و نقدهایی مواجه‌اند و دلالت آن‌ها بر مدعای مورد نظر - یعنی جریان قاعدۀ عدم خلوّ در مرتبۀ شأنیت حکم شرعی - کامل و اقناع‌کننده نیست. با این‌ وجود، در صورتی که این قاعده با دلایل قرآنی و روایی پشتیبانی شود، می‌توان از تمامیت آن دفاع کرد و آن را پذیرفت.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Evaluation of the verbal documentation of the rule of non-existence of the event from the verdict

نویسندگان [English]

  • Seyyed Mojtaba Mirdamadi 1
  • AmirMohammad Zanganeh zave 2
1 Assistant Professor, Faculty of Education and Islamic Thought, University of Tehran, Tehran, Iran
2 Level 4, Jurisprudence and Principles, Qom Seminary, Qom, Iran, zanganeh.zave@gmail.com.
چکیده [English]

Rational evidence consistently influences the semantic interpretation of textual sources. Consequently, an awareness of the historical context in which ḥadīth were issued, as well as the prevailing social conditions, can provide critical insight for accurately understanding narrations. Some scholars, emphasizing the role of transmission contexts, argue that Sunnī jurisprudential doctrines influenced the formation of Imāmī narrations, thereby framing Imāmī jurisprudence as a derivative commentary on Sunnī jurisprudence. Conversely, others entirely reject the notion that Sunnī thought shaped the interpretation of Shīʿah traditions.
This study employs an analytical-critical methodology, examining textual sources and expert opinions to demonstrate that neither of these two positions is entirely defensible. Historical evidence, along with the practical approaches of jurists throughout Islamic legal history—reflecting their established intellectual traditions—suggests that recourse to Sunnī jurisprudence is necessary only in cases where an Imāmī narration is ambiguous or excessively concise, and where such reference may resolve interpretive difficulties. However, when a narration possesses an independent and coherent apparent meaning (ẓāhir), external reference becomes unnecessary. This perspective is grounded in the principle recognized by rational thinkers (ʿuqalāʾ) that the mere possibility of an alternative interpretation does not invalidate the prima facie meaning of a text.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Nafi’ Khuluw al-Waqāʼiʻ ʿan Ḥukm al-Sharʿī
  • Nafi’ Khuluw
  • Inclusiveness of the Sharīʿah
  • Expanse of the Sharīʿah
  • Theological Foundations of Law

عنوان مقاله [العربیة]

تقییم الأدلّة والمستندات الکلامیة لقاعدة عدم خلوّ الواقعة من الحکم

چکیده [العربیة]

تُعدّ قاعدة "عدم خلوّ الواقعة من الحکم" من القواعد المشهورة والمقبولة لدى الأصولیین. وبناءً على هذه القاعدة، لا توجد واقعةٌ تخلو من حکم شرعی. ینقسم الحکم الشرعی إلى ثلاث مراتب: الشأنیة، والفعلیة، والتنجّز. یمکن تصوّر قاعدة عدم الخلوّ فی کلّ هذه المراتب، ولکن محلّ النزاع الرئیسی بین الأصولیین هو المرتبة الأولى للحکم، أی شأنیته.
یستدلّ الأصولیون فی علم أصول الفقه، بهذه القاعدة ویستنبطون الأحکام فی مواضیع مختلفة؛ ومع ذلک، غالباً ما یفترضون هذه القاعدة کأصلٍ مشهورٍ ومقبولٍ دون تفصیلٍ لأدلّتها، وقلّما یحلّلون مبانیها وأدلّتها الکلامیة.
إنّ قاعدة "عدم خلوّ الواقعة من الحکم" تستند إلى أدلة عقلیة، قرآنیة، وروائیة. وفی هذا البحث، یتمّ دراسة هذه القاعدة من منظور المبانی الکلامیة وبمنهجٍ وصفیّ-تحلیلیّ.
من أهمّ المبانی الکلامیة لهذه القاعدة، علم الله وحکمته؛ بمعنى أنّ الله سبحانه وتعالى عالمٌ بجمیع وقائع العالم، وحکمته تقتضی أن یضع أکمل وأشمل نظامٍ تشریعیٍّ لهدایة البشر.
أمّا المبنى الثانی، فهو شمولیة وخاتمیة الدین الإسلامی؛ وبناءً على ذلک، فإنّ الدین الذی نزل للبشریة إلى الأبد، ولجمیع الأزمان، یجب أن یتضمّن حکماً لکلّ الوقائع وشؤون الحیاة.
والمبنى الثالث، هو استناد الأحکام الشرعیة إلى المصالح والمفاسد وإلى الحسن والقبح العقلیّ. وهذا یعنی أنّ العقل لدیه القدرة على کشف الحسن والقبح، وکذلک المصالح والمفاسد، وبما أنّ حکم العقل ملازمٌ لحکم الشرع، فحیثما حکم العقل، لابدّ للشریعة أن تکون قد قرّرت حکماً.
ومع ذلک، وکما سیبیّن هذا البحث، فإنّ کلّ واحدٍ من هذه المبانی الکلامیة یواجه إشکالاتٍ وانتقاداتٍ، ودلالتها على المدّعى المطلوب - أی جریان قاعدة عدم الخلوّ فی مرتبة الشأنیة للحکم الشرعی - لیست کاملةً ومقنعةً. ومع هذا، إذا تمّ دعم هذه القاعدة بأدلّةٍ قرآنیةٍ وروائیةٍ، یمکن الدفاع عن تمامیتها وقبولها.

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • عدم خلوّ الواقعة من الحکم
  • نفی الخلوّ
  • شمول الشریعة
  • سعة الشریعة

در دست اقدام...

  1. قرآن کریم

    1. آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین. (1365). فوائد الاُصول. تهران: وزارت ارشاد اسلامی.
    2. آملی، میرزا هاشم. (1395). مجمع الأفکار و مطرح الأنظار. قم: المطبعة العلمیة.
    3. ابن رشد، قاضی أبو الولید. (1373). بدایة المجتهد ونهایة المقتصد. لبنان: دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع.
    4. احمدی بهسودی، محمد رضا. (1430ق). منهاج الوصول الی دروس فی علم الأصول (شرح الحلقة الثالثة). لبنان: شرکه دار المصطفی9 لإحیاء التراث.
    5. پیروزمند، علیرضا. (1388). قلمرو دین در تعیین مفروضات اساسی. تهران: نشر عابد.
    6. جوادی آملی، عبد الله. (1391). شریعت در آیینۀ معرفت. قم: نشر إسراء.
    7. حبّ الله، حیدر. (1439ق). شمول الشریعة بحوث فی مدیات المرجعیّة القانونیة بین العقل و الوحی. لبنان: دار روافد.
    8. حداد عادل، غلامعلی. میرسلیم، مصطفی. (۱۳۷۵). دانشنامۀ جهان اسلام. تهران: بنیاد دائرة المعارف اسلامی.
    9. حکیم، محمد تقی. (1376). الأصول العامّة للفقه المقارن. قم: مجمع جهانی اهل بیت:.
    10. حیدری، سید کمال. (1385). شرح الحلقة الثانیة للشهید السعید السید محمد باقر الصدر. قم: دار فراقد.
    11. موسوی خمینی، سیدروح الله. (1378). معتمد الأصول. تهران: موسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی;.
    12. دوخی، فلاح عبد الحسن. (1394). منطقة الفراغ التشریعی. قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی9.
    13. زرکشی، بدر الدین محمد بن بهادر بن عبد الله. (1378). البحر المحیط فی أصول الفقه. لبنان: دار الکتلب العلمیة.
    14. سبحانی، جعفر. (1406ق). مقدّمة کتاب المهذب لابن البراج الطرابلسی. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
    15. شهرستانی، محمد بن عبد الکریم. (1415ق). الملل و النحل. بیروت: دار المعرفة.
    16. صافی گلپایگانی، لطف الله. (1362). مجموعة الرسائل. قم: مؤسسة الامام المهدی7.
    17. صدر، سید محمد باقر. (1386). المدرسة الإسلامیّة (موسوعۀ شهید صدر). قم: نشر دار الصدر.
    18. صدر، سید محمد باقر. (1376). دروس فی علم الاصول. قم: موسسه النشر الاسلامی.
    19. صدر، سید محمد. (1420ق). ماوراء الفقه. بیروت: دار الأضواء.
    20. عراقی، آقا ضیاء الدین. (بی‌تا). نهایة الأفکار. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
    21. حلی، حسن بن یوسف (علامه حلی). (1380). تهذیب الوصول الی علم الأصول. لندن: موسسه الامام علی7.
    22. غزالی، أبو حامد محمد بن محمد. (بی‌تا). المستصفی من علم الأصول. لبنان: دار الأرقم بن أبی الأرقم.
    23. فخر رازی، محمد بن عمر بن الحسین. (بی‌تا). التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب). قم: دار الکتب العلمیة.
    24. لاریجانی، صادق. (1386). قاعدة نفی الخلو (تقریراً لأبحاث الشیخ صادق اللاریجانی). پژوهش‌های اصولی، 7: 161- 208.
    25. منصوری، أیاد. (1388). نظریّة التزاحم الحفظی. قم: نشر مدین.
    26. نائینی، محمدحسین. (۱۳۸۲). تنبیه الأمة و تنزیه الملة. قم: بوستان کتاب قم.
    27. نراقی، أحمد بن محمد مهدی. (1375). عوائد الأیّام. قم: مرکز النشر التابع لمکتب الإعلام الإسلامی.
    28. نصری، عبد الله. (1382). الدین بین الحدود والتوقّع. بیروت: نشر دار الغدیر.